نقشهای قالیهای ترکمن
نقش قفسه گؤل:
این نقش نمادی از لانه پرندهای است. این کلمه در اصل قفسماق بوده یعنی حصار کشیدن به دور چیزی، زیرا پرنده با کمک خار و خاشاک اطراف لانه خود را محصور میکند و این نقش لوزی مانند در حقیقت نماد آشیانهای است که پرنده در آن تخم گذاشته و جوجههایش نیز در اطراف، سر از زیر بال مادر بیرون آوردهاند و در دو طرف لوزی، سر پرنده مادر نشان داده شده که اطراف را میپاید. حال چگونه این پرنده نقشی شده بر قالی، به احتمال زیاد با مشاهده زنان در طبیعت این نماد خلق گردیده است.
ـ نقش مارگل:
مار در زبان ترکمنی به معنی مرو بوده و سالیان درازی است که این نقش بافته میشود.
پس از ظهور اسلام و گسترش آن در آسیای میانه، مذهب بر اندیشه ابداع کننده اثر گذاشت، از آنجا که اسلام به تصویر در آوردن بودنیهای زنده را نهی میکرد، به این فکر افتادند که از نقش قوچ فقط به نشان دادن شاخهایش اکتفا کنند. یا از نقش شتر، تنها اثر پنجهاش را بر خاک دشت نشان دهند. به همین دلیل مارگل، کوشک دوانی یا اثر پای بچه شتر خوانده میشود. پرندگان و نقوشی از پوزه خوک و ستاره هشت پر نیز که مربوط به قبل از اسلام است در فرشهای ترکمن دیده شده است. بافندگان فرش با تلفیق هنرمندانه چند موضوع و قرار دادن نمادهائی از آنها در کنار یکدیگر نقشی را ابداع میکنند که اندیشه هنری آنها را ارضا کند.
فرش ترکمنی چنان که در قبل نیز گفته شد از یک حاشیه بزرگ و چند حاشیه کوچکتر تشکیل میشود. حاشیه بزرگ را اعلم میگویند. اعلم به زبان ترکمنی یعنی رنگین کمان. همان طور که این پدیده زیبای طبیعی بعد از به وجود آمدن دیری نمیپاید، اعلم نیز تنها در دو سمت میآید و بعد قطع میشود و تمام قالی را مثل حاشیههای دیگر دور میشود. یعنی قلاب و در میان درنق له اعلم نقشی نیز از داغداغان دیده میشود. این درخت در فرهنگ ترکمن، مقدس و محترم است و آن درختی است که چوب آن را به شکل خاص تراشیده و به گردن کودک میآویزند تا از نظرهائی که به کودک میافتد، صدمه و آسیبی به او نرسد.
داغداغان در حقیقت به همین هدف در فرش ترکمنی بافته میشود. در مورد حاشیه دیگر باید گفت حاشیه کوچکی که به تقریب بین انواع نقوش ترکمنی به چشم میخورد گلین بارماق است یعنی اثر انگشت که به آن چویچه برون نیز میگویند. در نقش مارگل حاشیه کوچک دیگری نیز وجود دارد به نام آق لو به معنی کانال آبی و بالاخره حاشیه دیگری نیز هست به نام پترانگ، قری به معنی پهن شده و پراکنده شده که شبیه عقربی است که دستها و پاهایش را باز کرده باشد و زنان ترکمن از هر چه در اطرافشان بوده سود جسته و از سر هوشیاری آنها را در بافتههایشان آوردهاند.
|